سمیعه کیست؟
مردم کشور مصر در زمان حیات قاریان نسل های طلائی تلاوت (ابتدای قرن بیستم تا انتهای دهه 1980) به قوه سامعه خود بسیار احترام می گذاشتند و در انتخاب صدایی که استماع می کردند بسیار دقت می نمودند به گونه ای که استماع تخصصی و هوشیارانه تلاوت ها موجب شد تا آن دوره با اصطلاح <زمن سمیعه> شناخته شود.
<سمیعه> اصطلاحی است که شامل مستمعین متخصص، طرفداران خاص قاریان و مجموعه داران تلاوت های یک یا چند قاری می شود.
آنها افرادی بودند که همواره پیگیر برنامه های تلاوت قاری مورد علاقه خود در مکان های مختلف بوده و در صورت امکان ضمن شرکت در این برنامه ها، به تشویق شیخ خود می پرداختند.(1)
داستان های زیادی از اتفاقاتی که منشاء آن دوستداران تلاوت های قاریان بوده است رقم خورده که به برخی اشاره می گردد:
1-معروف است شیخ محمد قهاوی از قاریان نسل قبل از رادیو و همزمان با شیخ احمد نداء، در یکی از جلسات تلاوتش که در محله سلخانه قاهره برگزار میشد، به تلاوت می پرداخت که یکی از حاضران در مورد شیخ سخنی بیان نمود که این سخن از سوی طرفداران شیخ، توهین به شیخ قهاوی تعبیر گردید. این موضوع باعث ایجاد درگیری شدیدی در آن محفل گردید که طی آن چهار نفر کشته و بیش از ده نفر زخمی و به درمانگاه منتقل گردیدند.
در گزارش پلیس تایید شده است که یکی از حاضرین سخنی در مورد شیخ گفته، که این سخن از سوی طرفداران متعصب شیخ توهین به ایشان محسوب شده و این منشاء درگیری در این جلسه بوده است.(1)
2-شیخ منصور بدار که در دهه های 1920و 1930 میلادی در محله سلخانه قاهره به تلاوت می پرداخت، مشهور به سرقت جمعیت بود یعنی به قاریان دیگر فرصت تلاوت نمیداد مردم نیز دوست داشتند فقط به تلاوت شیخ بدار گوش دهند. تا اینکه در پایان یکی از جلساتش، مردم از او درخواست نمودند مجددا به تلاوت بپردازد.
شیخ حسن المناخلی قاریی بود که توسط شیخ بدار فرصت تلاوت نمی یافت. ولی در آن جلسه شیخ حسن المناخلی از فرصت استفاده نموده و منصور بدار را از جایگاه قاری خارج نموده و خود بر کرسی تلاوت نشست این عمل او، جمعیت را عصبانی نمود به طوری که مردم قصد مضروب نمودن او را نمودند که در این هنگام شیخ مناخلی، تلاوت خود را آغاز کرد بنابراین جمعیت از تصمیم خود منصرف شدند.
شرینی تلاوت شیخ مناخلی باعث گردید که در پایان تلاوتش، جمعیت از او درخواست نمایند مجددا به تلاوت بپردازد. شیخ بدار که این موضوع را مشاهده نمود با ناراحتی محفل را ترک نمود.(1)
3-شیخ مصطفی اسماعیل به مجلس ترحیمی دعوت شده بود. تلاوت او در این مجلس بسیار باشکوه و تاثیرگذار بود به طوری که مردم بسیار هیجان زده شده و سر از پا نمی شناختند.
در پایان محفل شیخ مصطفی سوار بر وسیله نقلیه شده و آماده حرکت بود که در این هنگام جمعیت که از جلسه خارج شده بودند، شیخ مصطفی را که داخل اتومبیل نشسته بود، روی دست بلند نمودند.(2)
4-یکی از سمیعه های شیخ محمد عبدالعزیز حصان می گوید : من شیخ را در جلسات تلاوتش همراهی نموده و تلاوت های ایشان را ضبط می نمودم. گاهی پیش می آمد که شیخ به من می گفت فلانی من امروز حال مساعدی ندارم لذا تلاوت من را ضبط نکن. ولی من با توجه به اینکه شیخ نابینا بود شیطنت کرده و یواشکی ضبط را نزدیک شیخ قرار داده و دکمه ضبط را می فشردم. با این وجود پس از بازگشت و مراجعت به منزل با کمال تعجب مشاهده می کردم که روی نوار چیزی ثبت نشده است.(3)
منابع:
1-کتاب الزمن الجمیل نوشته محقق گرامی استاد سید امین میرزایی
2-خاطرات استاد مصطفی اسماعیل
3-نقل قول از استاد غلامرضا شاهمیوه
و در آخر کار
[ به به کانال و مدرسه تلاوت حرفهای ما را هم یک نگاهی بیندازید (در اینستاگرام - تلگرام - ایتا) ]
روی عنوان های زیر کلیک کنید!
صفحه اینستاگرام قاریان حرفهای [ مدرسه تلاوت ] [درجه 1 + حرفه ای ]
صفحه ایتا قاریان حرفه ای [ مدرسه تلاوت ]