متن زیر به تازگی در پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری درج شده که برخی از نکات آن تازه به نظر می رسد
آیتالله خامنهای که از سال ۴۳ درسهای تفسیر قرآنش را در مشهد شروع کرده بود، یکی از توصیههای همیشگیاش به
آیتالله خامنهای که از سال ۴۳ درسهای تفسیر قرآنش را در مشهد شروع کرده بود، یکی از توصیههای همیشگیاش به
مردم توجه به قرآن و تلاوت آن بود. آن سالها تلاوتهای قاریان مصری دنیا را تحت تاثیر قرار داده بود و این فرصت خوبی برای استاد تفسیر قرآن مشهد بود تا از این طریق توجه مردم به خصوص جوانان پای منبرش را بیش از پیش به قرآن جلب کند. نوارهای عبدالفتاح، عبدالباسط، مصطفی اسماعیل و رفعت را به سختی پیدا و در مشهد پخش میکردند، تلاوت قرآن توسط قاریان جوان هم برنامهای ثابت در زمان درسهای تفسیر ایشان در مسجد امام حسن علیهالسلام بود؛ برنامهای که بعدها در مسجد کرامت هم ادامه پیدا کرد. «سبک آقا هم برای صحبتشان این بود که تخته سیاهی بود و ایشان میایستادند پای آن، آیه نوشته میشد و تفسیر میکردند. یعنی ایستاده صحبت میکردند و منبر نمیرفتند. بعد از صحبت ایشان صندلی میگذاشتند و قاری مینشست و همان آیاتی را که ایشان تفسیر کرده بود تلاوت میکرد.»[1]
۱۳۹۴/۰۳/۳۰
گزارشی از توجه رهبر انقلاب به تلاوت مصطفی اسماعیل
«مثل مصطفی اسماعیل بخوان!»
اواخر دههی چهل که هنوز نوار کاست رایج نبود، آیتالله خامنهای بهزحمت رادیویی تهیه میکرد تا از رادیو صوتالعرب قرائتهای مصطفی اسماعیل را بشنود. آن سالها بهخاطر سختگیریها و تلاش گستردهی رژیم شاه برای رواج فساد در جامعه، در بین مردم توجه چندانی به قرآن وجود نداشت و فعالیتهای قرآنی بسیار کمرنگ بود:
«گاهى کسانى پیدا مىشدند و یک کارهاى قرآنى مىکردند؛ اما خیلى در سطح پایین بود. یادم است که همین آقاى شیخ ابوالعینین به مشهد آمد، من تازه از زندان آزاد شده بودم. ایشان در ایوان مقصورهى مسجد گوهرشاد قرآن تلاوت مىکرد. شاید صد نفر آدم نشسته بودند و همینطور مجلس را تماشا مىکردند و نمىفهمیدند که قرآن چیست؛ چون رهگذر بودند و دیده بودند که اینجا مجلسى است، همانجا هم نشسته بودند.»[2]
«گاهى کسانى پیدا مىشدند و یک کارهاى قرآنى مىکردند؛ اما خیلى در سطح پایین بود. یادم است که همین آقاى شیخ ابوالعینین به مشهد آمد، من تازه از زندان آزاد شده بودم. ایشان در ایوان مقصورهى مسجد گوهرشاد قرآن تلاوت مىکرد. شاید صد نفر آدم نشسته بودند و همینطور مجلس را تماشا مىکردند و نمىفهمیدند که قرآن چیست؛ چون رهگذر بودند و دیده بودند که اینجا مجلسى است، همانجا هم نشسته بودند.»[2]
قاریان اصفهان